به انگلیسی

اشتراک گذاشته شده با :

توزیع کننده به انگلیسی

fa.wikipedia.org
شرکت پخش - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پخش مویرگی (Distribution Channel) که در زبان فارسی از واژه «مویرگی» برای توصیف آن استفاده می‌شود، اشاره به واحد توزیع کننده (Distributor) دارد که وظیفه خرید ، ...

fa.wikipedia.org
بازاریابی شبکه‌ای - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بازاریابی شبکه‌ای (به انگلیسی: Network Marketing ) یا بازاریابی چندسطحی (به .... فروشندگان به عرضه کالا و اشباع بازار باعث ضرر گسترده توزیع کنندگان رده ...
fa.wikipedia.org
عمده‌فروشی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
عمده‌فروشی (به انگلیسی: Wholesale )، فروش کالا یا اجناس به خرده‌فروشان، ... همه عمده‌فروش‌ها توزیع‌کننده به شمار می‌آیند، اما همه توزیع‌کنندگان عمده‌فروش نیستند.
fa.wikipedia.org
مهندسی قدرت - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
مهندسی قدرت (به انگلیسی: Power engineering ) یکی از زیر شاخه‌های اصلی ... معمولاً در مصرف کننده‌های کوچک توزیع به صورت تک فاز صورت میگیرد که این به دلیل ...
www.tci-khorasan.ir
آشنایی با اصطلاحات مخابراتی(فاواژه ها) - شرکت مخابرات خراسان رضوی
ب اثر حركت نسبي چشمه (منبع پخش كننده موج ) و ناظر ( گيرنده ) . مثال بارز آن زماني ..... (راه اندازي واژه مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسي به جاي boot انگليسي است.).
ghasemiran.org
توزیع کننده مواد غذایی، لوازم آرایشی و بهداشتی، دارویی
شرکت قاسم ایران توزیع کننده مواد غذایی، لوازم آرایشی و بهداشتی، دارویی در سرتاسر ایران می باشد. ... شرکت قاسم ایران. English|انگلیسی ... این شركت وابسته به گروه صنعتی مینو بوده, 98% سهام آن متعلق به شرکت صنعتی مینو است. فعالیت‌های ...
dr.shiravi.com
واژگان انگلیسی به فارسی - Dr. Shiravi - دکتر شیروی
Bundling and Unbundling, قرار دادن اجزای مختلف یک محصول در کنار هم و تشکیل یک محموله. Bushiness Solution Mapping, طراحی راه حل کسب و کار. Business, کسب و ...
farsilookup.com
فرهنگ واژگان فارسی به انگلیسی
persian to english , english to english and perisan to persian dictionary. ... فارسی | English ... فارسی به انگلیسی, انگلیسی به فارسی ...
www.ssa.gov
English-Farsi Glossary — انگليسي فارسي فهرست ... - Social Security
تقريبی. ARC )AIDS Related Complex(. ا- آر- سی )گروه وابسته به اید ز(. Area Agency on Aging. سازمان محلی در مورد سالمندان. Area Code. کد ناحیه. Arise. ناشی شدن.
sahlansez.ir
فرهنگ واژگان فارسي به انگليسي تجاري
ﺗﻘﺎﺿﺎھﺎى ﻣﺴﺘﻘﻞ. Dependent Demand. ﺗﻘﺎﺿﺎ. ھﺎى واﺑﺴﺘﻪ. (. ﻣﺸﺮوط. ) Leave Application. ﺗﻘﺎﺿﺎى ﻣﺮﺧﺼﯽ. Undertake. ﺗﻘﺒﻞ ﮐﺮدن. -. ﺗﻌﮫﺪ دادن. -. ﻣﺘﻌﮫﺪ ﺷﺪن. -. ﺑﻪ ﻋﮫﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ. Division. ﺗﻘﺴﯿﻢ. – .